فال حافظ روزانه سه شنبه 8 فروردین 1402 ، ویژه متولدین فروردین ، غزل حافظ شماره 481
بشنو اين نکته که خود را ز غم آزاده کني ، خون خوري گر طلب روزي ننهاده کني آخرالامر گل کوزه گران خواهي شد ، حاليا فکر سبو کن که پر از باده کني گر از آن آدمياني که بهشتت هوس است ، عيش با آدمي اي چند پري زاده کني تکيه بر جاي بزرگان نتوان زد به گزاف ، مگر اسباب بزرگي همه آماده کني اجرها باشدت اي خسرو شيرين دهنان ، گر نگاهي سوي فرهاد دل افتاده کني خاطرت کي رقم فيض پذيرد هيهات ، مگر از نقش پراگنده ورق ساده کني کار خود گر به کرم بازگذاري حافظ ، اي بسا عيش که با بخت خداداده کني
اي صبا بندگي خواجه جلال الدين کن
،
که جهان پرسمن و سوسن آزاده کني
تعبیر:
اگر می خواهید غم به سراغتان نیاید و از غم ها رهایی یابید به این فکر باشید که عاقبت باید به دیار باقی بروید بنابراین بهتر است که توشه ی راهتان از ثواب باشد. بدون زحمت نمی توان به مقام رسید باید تلاش کنید مطمئن باشد کارهای شما بدون اجر نمی ماند و جواب خودتان را دریافت می کنید.
فال حافظ روزانه سه شنبه 8 فروردین 1402 ، ویژه متولدین اردیبهشت ، غزل حافظ شماره 193
در نظربازي ما بي خبران حيرانند ، من چنينم که نمودم دگر ايشان دانند عاقلان نقطه پرگار وجودند ولي ، عشق داند که در اين دايره سرگردانند جلوه گاه رخ او ديده من تنها نيست ، ماه و خورشيد همين آينه مي گردانند عهد ما با لب شيرين دهنان بست خدا ، ما همه بنده و اين قوم خداوندانند مفلسانيم و هواي مي و مطرب داريم ، آه اگر خرقه پشمين به گرو نستانند وصل خورشيد به شبپره اعمي نرسد ، که در آن آينه صاحب نظران حيرانند لاف عشق و گله از يار زهي لاف دروغ ، عشقبازان چنين مستحق هجرانند مگرم چشم سياه تو بياموزد کار ، ور نه مستوري و مستي همه کس نتوانند گر به نزهتگه ارواح برد بوي تو باد ، عقل و جان گوهر هستي به نثار افشانند زاهد ار رندي حافظ نکند فهم چه شد ، ديو بگريزد از آن قوم که قرآن خوانند
گر شوند آگه از انديشه ما مغبچگان
،
بعد از اين خرقه صوفي به گرو نستانند
تعبیر:
هر کسی نمی تواند پی به حقیقت ببرد. لازمه ی آن امید به خداوند و دوری از ریا و تزویر است. عقل و تدبیر در کنار ایمان، رمز موفقیت است.
فال حافظ روزانه سه شنبه 8 فروردین 1402 ، ویژه متولدین خرداد ، غزل حافظ شماره 205
تا ز ميخانه و مي نام و نشان خواهد بود ، سر ما خاک ره پير مغان خواهد بود حلقه پير مغان از ازلم در گوش است ، بر همانيم که بوديم و همان خواهد بود بر سر تربت ما چون گذري همت خواه ، که زيارتگه رندان جهان خواهد بود برو اي زاهد خودبين که ز چشم من و تو ، راز اين پرده نهان است و نهان خواهد بود ترک عاشق کش من مست برون رفت امروز ، تا دگر خون که از ديده روان خواهد بود چشمم آن دم که ز شوق تو نهد سر به لحد ، تا دم صبح قيامت نگران خواهد بود
بخت حافظ گر از اين گونه مدد خواهد کرد
،
زلف معشوقه به دست دگران خواهد بود
تعبیر:
هیچ کس از آینده ی خود خبر ندارد اما می تواند آن را با درایت و عقل به نفع خود بسازد. در هر کاری صبر و استقامت و امید لازم است تا شاهد مقصود را در بر گیری.
فال حافظ روزانه سه شنبه 8 فروردین 1402 ، ویژه متولدین تیر ، غزل حافظ شماره 347
صنما با غم عشق تو چه تدبير کنم ، تا به کي در غم تو ناله شبگير کنم دل ديوانه از آن شد که نصيحت شنود ، مگرش هم ز سر زلف تو زنجير کنم آن چه در مدت هجر تو کشيدم هيهات ، در يکي نامه محال است که تحرير کنم با سر زلف تو مجموع پريشاني خود ، کو مجالي که سراسر همه تقرير کنم آن زمان کآرزوي ديدن جانم باشد ، در نظر نقش رخ خوب تو تصوير کنم گر بدانم که وصال تو بدين دست دهد ، دين و دل را همه دربازم و توفير کنم دور شو از برم اي واعظ و بيهوده مگوي ، من نه آنم که دگر گوش به تزوير کنم
نيست اميد صلاحي ز فساد حافظ
،
چون که تقدير چنين است چه تدبير کنم
تعبیر:
اگر تصمیم تو مقدس باشد باید تمام عمر و وقت خود را وقف آن کنی و به نصیحت کسانی که می خواهند تو را منصرف کنند گوش مکن . با تزویر به هیچ کاری اقدام مکن و راستی پیشه کن .
فال حافظ روزانه سه شنبه 8 فروردین 1402 ، ویژه متولدین مرداد ، غزل حافظ شماره 451
خوش کرد ياوري فلکت روز داوري ، تا شکر چون کني و چه شکرانه آوري آن کس که اوفتاد خدايش گرفت دست ، گو بر تو باد تا غم افتادگان خوري در کوي عشق شوکت شاهي نمي خرند ، اقرار بندگي کن و اظهار چاکري ساقي به مژدگاني عيش از درم درآي ، تا يک دم از دلم غم دنيا به دربري در شاهراه جاه و بزرگي خطر بسيست ، آن به کز اين گريوه سبکبار بگذري سلطان و فکر لشکر و سوداي تاج و گنج ، درويش و امن خاطر و کنج قلندري يک حرف صوفيانه بگويم اجازت است ، اي نور ديده صلح به از جنگ و داوري نيل مراد بر حسب فکر و همت است ، از شاه نذر خير و ز توفيق ياوري
حافظ غبار فقر و قناعت ز رخ مشوي
،
کاين خاک بهتر از عمل کيمياگري
تعبیر:
برای رفع مشکلات با تدبر و تعقل کار کن. دوستانه می توانی در حل مشکلات خود اقدام کنی. از خصومت و دشمنی بپرهیز. به آنچه که داری قانع باش تا محتاج نا جوانمردان نشوی. در روزگار سعادت به یاد دیگران باش و خدا را فراموش نکن. برای رسیدن به آرزو، به عقل و اراده ی خود تکیه کن و از خداوند کمک بطلب.
فال حافظ روزانه سه شنبه 8 فروردین 1402 ، ویژه متولدین شهریور ، غزل حافظ شماره 28
به جان خواجه و حق قديم و عهد درست ، که مونس دم صبحم دعاي دولت توست سرشک من که ز طوفان نوح دست برد ، ز لوح سينه نيارست نقش مهر تو شست بکن معامله اي وين دل شکسته بخر ، که با شکستگي ارزد به صد هزار درست زبان مور به آصف دراز گشت و رواست ، که خواجه خاتم جم ياوه کرد و بازنجست دلا طمع مبر از لطف بي نهايت دوست ، چو لاف عشق زدي سر بباز چابک و چست به صدق کوش که خورشيد زايد از نفست ، که از دروغ سيه روي گشت صبح نخست شدم ز دست تو شيداي کوه و دشت و هنوز ، نمي کني به ترحم نطاق سلسله سست
مرنج حافظ و از دلبران حفاظ مجوي
،
گناه باغ چه باشد چو اين گياه نرست
تعبیر:
صادقانه و بی ریا از خداوند طلب کمک کن و به لطف او امیدوار باش. با غم و اندوه و حسرت خوردن به نتیجه ای نخواهی رسید. غرور و تکبر آفت و بلای جان تو است. آنها را رها کن و متواضع باش و دوستان را نرنجان و به یاد آنان باش.
فال حافظ روزانه سه شنبه 8 فروردین 1402 ، ویژه متولدین مهر ، غزل حافظ شماره 448
اي که در کوي خرابات مقامي داري ، جم وقت خودي ار دست به جامي داري اي که با زلف و رخ يار گذاري شب و روز ، فرصتت باد که خوش صبحي و شامي داري اي صبا سوختگان بر سر ره منتظرند ، گر از آن يار سفرکرده پيامي داري خال سرسبز تو خوش دانه عيشيست ولي ، بر کنار چمنش وه که چه دامي داري بوي جان از لب خندان قدح مي شنوم ، بشنو اي خواجه اگر زان که مشامي داري چون به هنگام وفا هيچ ثباتيت نبود ، مي کنم شکر که بر جور دوامي داري نام نيک ار طلبد از تو غريبي چه شود ، تويي امروز در اين شهر که نامي داري
بس دعاي سحرت مونس جان خواهد بود
،
تو که چون حافظ شبخيز غلامي داري
تعبیر:
مشکلاتی بر سر راه تو است که اگر اراده ای راسخ و قوی داشته باشی به زودی از بین می رود. تردید را از خود دور کن و عاقلانه فکر کن. خودخواهی را رها کن تا بتوانی به مقصود و محبوب خود برسی. به کسانی که به تو نیاز دارند کمک کن.
فال حافظ روزانه سه شنبه 8 فروردین 1402 ، ویژه متولدین آبان ، غزل حافظ شماره 178
هر که شد محرم دل در حرم يار بماند ، وان که اين کار ندانست در انکار بماند اگر از پرده برون شد دل من عيب مکن ، شکر ايزد که نه در پرده پندار بماند صوفيان واستدند از گرو مي همه رخت ، دلق ما بود که در خانه خمار بماند محتسب شيخ شد و فسق خود از ياد ببرد ، قصه ماست که در هر سر بازار بماند هر مي لعل کز آن دست بلورين ستديم ، آب حسرت شد و در چشم گهربار بماند جز دل من کز ازل تا به ابد عاشق رفت ، جاودان کس نشنيديم که در کار بماند گشت بيمار که چون چشم تو گردد نرگس ، شيوه تو نشدش حاصل و بيمار بماند از صداي سخن عشق نديدم خوشتر ، يادگاري که در اين گنبد دوار بماند داشتم دلقي و صد عيب مرا مي پوشيد ، خرقه رهن مي و مطرب شد و زنار بماند بر جمال تو چنان صورت چين حيران شد ، که حديثش همه جا در در و ديوار بماند
به تماشاگه زلفش دل حافظ روزي
،
شد که بازآيد و جاويد گرفتار بماند
تعبیر:
راه رسیدن به مقصود دشوار و ناهموار است. شکست امروز به معنی پیروزی فرداست به شرط آنکه از لحظات کمال استفاده را ببری. صبور و شکیبا باش.
فال حافظ روزانه سه شنبه 8 فروردین 1402 ، ویژه متولدین آذر ، غزل حافظ شماره 87
حسنت به اتفاق ملاحت جهان گرفت ، آري به اتفاق جهان مي توان گرفت افشاي راز خلوتيان خواست کرد شمع ، شکر خدا که سر دلش در زبان گرفت زين آتش نهفته که در سينه من است ، خورشيد شعله ايست که در آسمان گرفت مي خواست گل که دم زند از رنگ و بوي دوست ، از غيرت صبا نفسش در دهان گرفت آسوده بر کنار چو پرگار مي شدم ، دوران چو نقطه عاقبتم در ميان گرفت آن روز شوق ساغر مي خرمنم بسوخت ، کآتش ز عکس عارض ساقي در آن گرفت خواهم شدن به کوي مغان آستين فشان ، زين فتنه ها که دامن آخرزمان گرفت مي خور که هر که آخر کار جهان بديد ، از غم سبک برآمد و رطل گران گرفت بر برگ گل به خون شقايق نوشته اند ، کان کس که پخته شد مي چون ارغوان گرفت
حافظ چو آب لطف ز نظم تو مي چکد
،
حاسد چگونه نکته تواند بر آن گرفت
تعبیر:
غم های زندگی را بر خود آسان بگیر. با هنر و دانش خود می توانی راه تازه ای در زندگی باز کنی. از فتنه های روزگار ناراحت نشو زیرا دائمی و همیشگی نیستند و به زودی جای خود را به راحتی و آسودگی می دهند.
فال حافظ روزانه سه شنبه 8 فروردین 1402 ، ویژه متولدین دی ، غزل حافظ شماره 41
اگر چه باده فرح بخش و باد گل بيز است ، به بانگ چنگ مخور مي که محتسب تيز است صراحي اي و حريفي گرت به چنگ افتد ، به عقل نوش که ايام فتنه انگيز است در آستين مرقع پياله پنهان کن ، که همچو چشم صراحي زمانه خون ريز است به آب ديده بشوييم خرقه ها از مي ، که موسم ورع و روزگار پرهيز است مجوي عيش خوش از دور باژگون سپهر ، که صاف اين سر خم جمله دردي آميز است سپهر برشده پرويزنيست خون افشان ، که ريزه اش سر کسري و تاج پرويز است
عراق و فارس گرفتي به شعر خوش حافظ
،
بيا که نوبت بغداد و وقت تبريز است
تعبیر:
دشمنان ظاهرالصلاح در کمین تواند. کاملاً با احتیاط با آنها رفتار کن. از ریاکاران دوری کن. با کمک عقل می توانی از گرداب مشکلات رها شوی. هر کسی را محرم اسرار خود قرار نده.
فال حافظ روزانه سه شنبه 8 فروردین 1402 ، ویژه متولدین بهمن ، غزل حافظ شماره 196
آنان که خاک را به نظر کيميا کنند ، آيا بود که گوشه چشمي به ما کنند دردم نهفته به ز طبيبان مدعي ، باشد که از خزانه غيبم دوا کنند معشوق چون نقاب ز رخ در نمي کشد ، هر کس حکايتي به تصور چرا کنند چون حسن عاقبت نه به رندي و زاهديست ، آن به که کار خود به عنايت رها کنند بي معرفت مباش که در من يزيد عشق ، اهل نظر معامله با آشنا کنند حالي درون پرده بسي فتنه مي رود ، تا آن زمان که پرده برافتد چه ها کنند گر سنگ از اين حديث بنالد عجب مدار ، صاحب دلان حکايت دل خوش ادا کنند مي خور که صد گناه ز اغيار در حجاب ، بهتر ز طاعتي که به روي و ريا کنند پيراهني که آيد از او بوي يوسفم ، ترسم برادران غيورش قبا کنند بگذر به کوي ميکده تا زمره حضور ، اوقات خود ز بهر تو صرف دعا کنند پنهان ز حاسدان به خودم خوان که منعمان ، خير نهان براي رضاي خدا کنند
حافظ دوام وصل ميسر نمي شود
،
شاهان کم التفات به حال گدا کنند
تعبیر:
به دوستان ریاکار و ظاهر الصلاح متکی نباش. هرچه می خواهی از خدا بخواه. دشمنان و حسودان را بشناس و همه ی جوانب کار را بسنج. پس از کسب اطمینان، شروع به کار کن.
فال حافظ روزانه سه شنبه 8 فروردین 1402 ، ویژه متولدین اسفند ، غزل حافظ شماره 373
خيز تا خرقه صوفي به خرابات بريم ، شطح و طامات به بازار خرافات بريم سوي رندان قلندر به ره آورد سفر ، دلق بسطامي و سجاده طامات بريم تا همه خلوتيان جام صبوحي گيرند ، چنگ صبحي به در پير مناجات بريم با تو آن عهد که در وادي ايمن بستيم ، همچو موسي ارني گوي به ميقات بريم کوس ناموس تو بر کنگره عرش زنيم ، علم عشق تو بر بام سماوات بريم خاک کوي تو به صحراي قيامت فردا ، همه بر فرق سر از بهر مباهات بريم ور نهد در ره ما خار ملامت زاهد ، از گلستانش به زندان مکافات بريم شرممان باد ز پشمينه آلوده خويش ، گر بدين فضل و هنر نام کرامات بريم قدر وقت ار نشناسد دل و کاري نکند ، بس خجالت که از اين حاصل اوقات بريم فتنه مي بارد از اين سقف مقرنس برخيز ، تا به ميخانه پناه از همه آفات بريم در بيابان فنا گم شدن آخر تا کي ، ره بپرسيم مگر پي به مهمات بريم
حافظ آب رخ خود بر در هر سفله مريز
،
حاجت آن به که بر قاضي حاجات بريم
تعبیر:
قدر لحظات را بدان و بیهوده آنها را به هدر نده. در این راه احساسات را رها کن و به عقل و تدبیر خود تکیه کن. راه سخت و دشواری در پیش داری. از دوستان خیر اندیش کمک بطلب و با آنان مشورت کن. به خدا توکل کن تا آرامش خاطر داشته باشی.